English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2578 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nominate U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominates U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominating U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
outsource U به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
future promissory U زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
hold over U برای اینده نگاه داشتن
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
tenor U بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
tenors U بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
future perfect U شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
Kaleida Labs U شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
executive information system U نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
experimental free handicap U دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
housed U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
long shot U کسیکه درمسابقات
quarterfinal U دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
back wardation U تعیین اجل برای بایع
running fix U کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
Car no. 6 is leading. U اتوموبیل شماره 6 ازهمه جلوتر حرکت می کند (درمسابقات )
metronome U اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
short line U محدوده تعیین شده برای فرودتوپ
call a metting U تعیین وقت و دعوت برای جلسه
metronomes U اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
sexualize U جنس برای چیزی تعیین کردن
office U مناسب برای استفاده در شرکت
offices U مناسب برای استفاده در شرکت
resident U ما برای یک شرکت کار کند
residents U ما برای یک شرکت کار کند
command altitude U ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
playoff U مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
bibliotics U بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان
advowson U حق تعیین مقام برای تصدی اموروقفی کلیسا
maintenance window U [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
service time window U [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
bathometer U دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
playoffs U مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
entry fee U مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
command heading U مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل
photo finish U استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
constructive placement U تعیین محل برای بارگیری یاتخلیه مناسب کشتیها
incorporation U جا دادن ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت
to bar somebody from a competition U شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
center U تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
winter book U تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
pibal U دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد
limits U محدودههای بیشترین حد از پیش تعیین شده برای اعداد در کامپیوتر
collusion U برای تعیین قیمت مشترک و یا تقسیم بازار کالامیان خود
cone penetrometer U وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
starter's list U فهرست اسبهاییکه واجدشرایط برای شرکت درمسابقه نیستند
wordprocessing U شرکت متخصص در پردازش کلمات برای شرکتهای دیگر
promotion money U دستمزدی که به موسسین شرکت برای خدماتشان پرداخت میشود
equipment U وسایل مورد نیاز برای کار در یک کارخانه یا شرکت
to call a meeting of the board of directors U برای شرکت در جلسه هیئت مدیره احضار کردن
take over bid U پیشنهاد خرید سهام یک شرکت برای اعمال کنترل
go in for <idiom> U شرکت کردن در،تصمیم گیری برای انجام کاری
break up value U قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
lags U زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lagged U زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lag U زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
offshore company U شرکت صندوق پستی در خارج از کشور [ برای سود در مالیات]
shadow factor U ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
tan alt U ضریب انحراف سایه برای تعیین ارتفاع اشیا در روی عکس هوایی
entrymate U اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی
big blue U ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
consortium U ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
overt collusion U تبانی چند شرکت برای کنترل بازار با موافقت صریح یکدیگر
micropro U یک شرکت نرم افزاری کالیفرنیایی که برای ریزکامپیوترها برنامه تهیه میکند
consortia U ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
consortiums U ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
check point U نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
shake bottle U بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
introduces U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
provider U شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
providers U شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
off roader U شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
lotus U شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
introducing U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
lotuses U شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
introduce U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
starting fee U مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
introduced U شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
COMPAQ U شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
fair trade laws U قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
pill pool billiard U بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
point designation U شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود
prospectuses U شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
prospectus U شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
combat resolution U تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
proprietary file format U روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
observers U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
carring over U تعویق تصفیه حساب در خریدو فروش سهام برای انتقال مال یا تسلیم مبیع مهلت تعیین کردن
observer U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
alphaphotographic U آنچه باعث نمایش تصاویر با استفاده از حروف گرافیکی از پیش تعیین شده برای سرویسهای تلتکس می شوند
macwrite U برنامه کاربردی پردازش کلمه برای ریزکامپیوتر مک اینتاش که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است
burned U کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
letterheads U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
decca U سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
movement credit U وقت پیش بینی شده و تعیین شده برای حرکت یک ستون
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
range resolution U قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
authentication U تعیین نشانی تعیین معرف کردن
Novell U شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
telegenic U دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
ashton tate U یک شرکت نرم افزاری درکالیفرنیا که برای ریزکامپیوترها نرم افزارتولید میکند
timing disc U علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
introduced U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
limited company U شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company U شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
lutine bell U زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
tasking U سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
bear U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bears U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company U شرکت مادر شرکت مرکزی
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
dosimetry U تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
to be U اینده
following on U از پی اینده
forthcomming U اینده
forthcoming U اینده
in the time to come U اینده
incoming U اینده
next U اینده
lavenir U اینده
coming U اینده
approaching U اینده
toward U اینده
at a laterd U در اینده
aftertime U اینده
futurity U اینده
future U اینده
comer U اینده
locates U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
the future U جهان اینده
catabatic U پایین اینده
nrxt monday U دوشنبه اینده
katabatic U پائین اینده
paulo postfuture U اینده نزدیک
offing U در اینده نزدیک
prospected U اینده نگری
prospectus U اینده نامه
even tual U درنتیجه اینده
f. tense U زمان اینده
the f. winter U زمستان اینده
futures U قراردادهای اینده
prospective U مربوط به اینده
the a season U فعل اینده
by next mail U باپست اینده
prospects U اینده نگری
prospecting U اینده نگری
the next world U عالم اینده
the next world U جهان اینده
looking U بنظر اینده
providential U اینده نگر
prospect U اینده نگری
erelong U در اینده نزدیک
the a season U موسم اینده
intercurrent U در میان اینده
upcoming U زود اینده
futurism U اینده گرایی
nether world U جهان اینده
proximo U ماه اینده
prospect of the future U دورنمای اینده
prospectiveness U وابستگی به اینده
emergent U بیرون اینده
futuristic U مربوط به اینده
odd comeshortly U اینده نزدیک
futurity U نسل اینده
proximo U درماه اینده
prospectively U با عطف به اینده
futures contract U قرارداد اینده
sup.latest or last U دیر اینده
futurity U اتفاقات اینده
prospectuses U اینده نامه
long range U مربوط به اینده دور
without prejudice U بدون تاثیر به اینده
latest U تازه گذشته اینده
emergencies U ناگه اینده اورژانس
future U بعد اینده اتیه
scouts U ارزیابی حریف اینده
emergency U ناگه اینده اورژانس
prospectiveness U چشم داشت به اینده
otherworldiness U وابستگی بجهان اینده
the rising generation U دوره جوانان اینده
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com